من و هسملی

چیزی شبیه معجزه با عشق ممکن می شود ( من و هسملی عاشق همیم)

من و هسملی

چیزی شبیه معجزه با عشق ممکن می شود ( من و هسملی عاشق همیم)

من و هسملی

وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُ‌وا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِ‌هِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ‌ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿٥١﴾ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ‌ لِّلْعَالَمِینَ ﴿٥٢﴾

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

اینجا بانوی خوبی ها داستان های شیرین زندگیشو همراه با هسملی جووون مینویسه
امیدوارم بتونیم خوشبختی رو برای هم به ارمغان بیاریم




تاریخ عقد : پنج شنبه ۹۴/۰۳/۲۱

آخرین مطالب

بعد از عقد

پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۴۳ ق.ظ


فردا نه ، پسفردای روز عقدمون یعنی شنبه شب من و آقامون دعوت شدیم عروسی دخترخالش

این اولین تجربه عروسی رفتن دونفرمون بود ، البته با خانواده همسر که خیلی هم خوش گذشت.

علاقه داشت کم کم داشت درون من شکل میگرفت  طوریکه توی عروسی همش دلم میخواست برم کنارش و باهم حرف بزنیم تا بشینم نگاه رقص کنم .

تا فرداش که میخواست بره سرکار مهرش به دلم افتاده بود و خداروشکر میکردم واسه این انتخاب زیباش برام .

 

از این به بعد طبق روز خاطراتمو مینویسم و دستکاری توی تاریخشون نمیکنم اینکه تاریخ جراحی و عقدمون برگردوندم به عقب بخاطر اینکه تاریخای امروز درست باشه .

میگن توی هر کاری یه حکمتیه اینکه سایت بلاگفا تقریبا وقتی خراب شد که داشت داستان خواستگاری من اتفاق میفتاد . اگه یادتون باشه من پارسال توی اردیبهشت ماه قرار بود ازدواج کنم اما نشد برای همین تصمیم گرفته بودم دیگه تا قطعی شدن یه موضوع اون و فاش نکنم اما باز نتونستم جلو خودم بگیرم و میخواستم بیام تو وبلاگم بنویسم که دیدم سایت پوکیده و این ماجرا رو به هرکس میخواستم بگم یه اتفاقی میفتاد که نمیذاشت بگم فقط تونستم به دو نفر بگم یکی دوست خیلی صمیمیم محبوبه و یکی هم به یکی از دوستای قدیمی وبم که دوماه قبل من عقد کرد و جالبیش این بود که این دوستم اسم خودش با اسم من یکیه و اسم همسرشم همینطور ، دوستم متولد دی ماه و همسرش مرداد ماه ، اما من همسرم دی ماه و خودم مرداد ماه و هر دو هم چپ دست هستیم من و دوستم البته .

یکی دیگه از مصلحت های حذف وبلاگ این بود که اولا خواهرشوهرم یکی از خواننده های وبلاگم بود درسته از موضوع وب و داستاناش هیچ چیزی واسه داداشش نگفته و بسیار هم دختر خوبیه اما خب از این به بعدش رو ندونه بهتره تا کم کم آقای سه حلقه ای رو از این وب آگاه کنم هر چند من یک بک آپ تا آخر اسفند 93 از کل وبلاگم گرفتم اما متاسفانه توی بک آپ ادامه مطلب ها نمیاد که زیادم مهم نیست همین که بخش اعظمی از نوشته هام رو دارم خودش جای شکرش باقیه. حذف شدن کامل وبم هم بخاطر این بوده که من نوشته هام رو از وب قبلیم به وب جدیدم انتقال دادم وگرنه همه اطلاعاتش نمیپرید به این آسونی .

آقای ما هنرمند هستن و دستخط قشنگی هم دارن حالا از کاراشون میزارم ان شاءالله

البته یه هنرایی هم دارن که قابل عکس گرفتن نیست یه جورایی آچارفرانسن از جوشکاری و لوله کشی و برق کشی گرفته تا هنرایی مثل منبت کاری و طراحی با شن. البته این هنرا رو هیچوقت برای کسب درآمد استفاده نکرده ولی خب چون آقای تیز و باهوشی دارم من،  همه چیز و با یه بار دیدن سریع یاد میگیره و برای هیچکدوم نه کلاسی رفته نه دوره آموزشی .

فعلا تا یه خبر فوق عالی و خوب دیگه خدانگهدار

جمعه 94/04/19

تاریخ : جمعه نوزدهم تیر ۱۳۹۴ | 18:50 |

  • بانوی خوبی ها

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی